دیروز جلسه اول پیش دبستانی(1) پسرجونم بود
ساعت 9تا 12
و برای جلسه اول آشنایی و یه جورایی جشن ورود ایده خوبی طراحی کرده بودن
کلاس 3ساعته مادر و کودک.
بچه ها با ماماناشون بیان و تمام فعالیت های مهد و بازی ها و کاردستی ها رو با مامان انجام بدن..
آشنایی با نظم و صدای زنگ کلاس و...
تا اینجا راضی بودم از شیوه برخورد و متدهاشون..
ان شالله بعد از این هم همین باشه..
مربی پسری، خانم متولد 80 هست..
دهه هشتادی ها چه بزرگ شدن :))
یه قسمت از کارگاه گفتن بچه ها و مامانا دستاشونو بذارن کنار هم و روی کاغذ بکشن و بعد بچه ها دستا رو با وسایل و اکلیل و رنگ و دکمه هایی ک داده بودن تزیین کنن
مربی گفت بعد این برگ رو میچسبونیم بالا نیمکتتون هروقت دلتون تنگ شد نگاه به دست مامانتون کنین..
پسرکم چنان بغضی کرد و چشماش پر از اشک شد.. :(
بغلش کردم و گفتم مامان من که اینجا پیشتم..
امیدوارم بعدا ک هرروز اومد مهد یادشو این حرف مربیش نباشه.
خانم میم چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ 8:47
برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 26