عصری رو تو خونه موندم
داداشم دوساعتی بود و رفت
پسرک خوابه
قبل خوابش دیدم کنار پای راستش یه خراش بزرگ خونی هست
نمیدونم پاشو به کجا کشونده ک تیز بوده و هیچی هم نگفته و گریه نکرده طفل مظلومِ معصومم
پاهاشو شستم و چرب کردم و جوراب پوشوندم بهش و خوابوندمش.
و بغض
برچسب : نویسنده : gh00r بازدید : 125