بلاخره شاخِ غول واکسنِ 18ماهگی رو شکستیم و حقا که سختترین واکسن برا بچه از بدو تولد همینه طفلک مظلومم.. درد کشیدی..ساعت ها نتونستی تکون بخوری.. هی بغض گردی و لب ورچیدی.. تب کردی.. توی خواب ناله زدی.. ولی اینم گذشت.. هیچ غمی پایدار نیست نفسِ مامان. , ...ادامه مطلب
در این غروبِ جمعه ی 13 تیر میدونی از ته دل چی مخوام.. که یه دوست بود که جای خواهر نداشته ام زنگ میزد کلی فحش میداد بهم(از فحشایی که از روی دوست داشتنه ها نه واقعی) دلم باز می شد.. اصن یهو سورپرایزم میکرد..با یه جوراب اصن..با یه چیپس.. ولی خب متاسفانه, ...ادامه مطلب
چقدر بده که تاریخ و زمان وبلاگم به همریخته هست و بالای هرپست باید تاریخ بزنم! حس خوبی ندارم این روزها می نویسم تا یادم نرود.. تا اگر حالم بهتر شد یادم بیاید.. و شاید بخندم..شاید حسرت بخورم ک میتوانستم کاری کنم و نکردم! , ...ادامه مطلب
روزی چندین و چند دفه در یخچالو باز میکنی و محکم میکوبی به لباسشویی ک کنارشه.. لباسشویی خط برداشته اعصابِ منم دعوات میکنم گاهی داد میکشم سرت میای دستامو میگیری صورتمو میبوسی و من می مونم و شرمندگی از تو و عذاب وجدانی ک برام می مونه هفته پیش از تخت اف, ...ادامه مطلب